جشن نوروز ” هفت‌سین “

سر سال نو، هرمزِ فروَدین برآسوده از رنجْ تن، دل ز کین بزرگان بشادی بیاراستند مِی و جام و رامشگران خواستند “جشن” از ریشه‌ی یَز و « یَسْنَ » و یَشْتْ و یَشتی آمده که در اوستا به معنی ستایش است. در فرهنگ ایران، شاد بودن نوعی ستایش خداوند است. یعنی هرگاه کسی شاد باشد، […]

سر سال نو، هرمزِ فروَدین
برآسوده از رنجْ تن، دل ز کین
بزرگان بشادی بیاراستند
مِی و جام و رامشگران خواستند

“جشن” از ریشه‌ی یَز و « یَسْنَ » و یَشْتْ و یَشتی آمده که در اوستا به معنی ستایش است.
در فرهنگ ایران، شاد بودن نوعی ستایش خداوند است. یعنی هرگاه کسی شاد باشد، گویی دارد از خداوند سپاسگزاری می‌کند. برای همین هر سال خورشیدی، پر است از جشن‌ها و مناسبت‌های شادی آفرین.
نوروز
روز در اوستا “رَاُچَنْگْهْ”، در فارسی باستان “رَاُچَ”، در پهلوی کهن و بلوچی، “رُوچ” و در کردی “رُوژ”، در فارسی دری و خراسان “رُز”، و در فارسی امروز “روز”خوانده می‌شود .
از سویی آن‌چه که از روز برمی‌آید، همانا روشنایی است. اگر واژه‌ی رَوْشَن فارسی دری را با رَاُچَنْگْهْ اوستایی بسنجیم، پیدا می‌شود که روز همان روشن است ، پس نوروز یا روزِ نو “روشنایی نو” است.
نوروز که برای روزگار جمشید است، یکی از جشن‌های بزرگ میهنی ایران است که در آغاز بهار و نخستین روز سال و نخست فروردین ماه برگزار می‌شود. در جهان(ایران)، رویدادهای تلخ روزگار و چیرگی اقوام بیگانه نتوانسته خللی بدان وارد سازد.
آیین نوروز با برگزاری مراسمی در دربارها، مقر فرمانروایان و خانواده‌ها برگزار می‌گردد .
جاحظ که در سال ۲۵۵ مهشیدی(قمری) درگذشت، در کتاب “المحاسن والاضداد” در سخن از مهرگان و نوروز می‌نویسد: در جشن نوروز، در سرِ خوان، چند شاخه از درخت بید و زیتون و انار می‌نهادند.
ابوریحان در پیدایش نوروز می‌نویسد که نسبتِ نوروز به جمشید است که فردوسی موجب رواج و شهرت آن شده است، این‌که جمشید پس از برقرار ساختن نظام زندگی و دادگری، سر سال نو، روز هرمزد از فروردین، به‌تخت نشست و مردم شادی کردند و آن روز را نوروز خواندند.
هفت‌سین(هفت چین) به‌مناسبت تقدس عدد هفت می‌باشد که نظیرش در هفت امشاسپندان، هفت کواکب، هفت طبقه زمین و آسمان، هفت فرشته مقرب، هفته و هفت یشت اوستایی است که همگی نماینده‌ی بزرگی و تقدس این عدد در بین ایرانیان باستان و امروز است.
هفت‌سین شامل هفت گروه از غلات است که سر هفت استوانه در کنار خانه سبز می‌کردند و اگر این غلات رشد خوبی داشت آن را دلیل خوبی محصول سالیانه می‌دانستند و اگر غلات از رشد بدی برخوردار بودند آن سال را از لحاظ رشد محصول سالیانه بد می‌دانستند و بعدها نیز همانطور رسم “سبزکردن سبزه” به قوت خود باقی ماند که مردم در هفت ظرف جداگانه هفت نوع غلات را سبز می‌کردند.
در روزگاری برخی از تجددگراها به‌اشتباه هفت‌سین را ، هفت‌شین می دانستند که تشکیل شده بود از شمع، شکر، شمشاد، شقایق، شهد و شیر، که این اشتباه است و هفت‌سین تاریخی تشکیل‌شده بود از هفت‌سین، یعنی هفت سبزه.
در روزگاری ساسانیان، موبد موبدان رئیس بزرگ مذهبی کشور، هفت سبزه که تشکیل شده بود از “گندم، جو، عدس، لوبیا، نخود، ارزن، ماش” را درون یک سینی می‌گذاشت و بیرون از کاخ می‌رفت، لحظه‌ی سال تحویل درب کاخ را به‌صدا در می‌آورد و شاهنشاه می‌پرسید: کیستی؟
موبد موبدان می‌گفت: من سرسبزی و خرمی سال نو هستم(اشاره می‌کرد به سینی در دستش) می‌خواهم وارد سرزمین تو و کاخ تو شوم، شاهنشاه پاسخ می داد: سال نیک، سال پر برکت، وارد سرزمین من و خانه‌ی من شو.
مردم ایران فرهنگی هم، به پیروی از رفتار شاه و موبد، همین کار را تکرار می‌کردند و بزرگ خانواده سبزه‌ها را بیرون می‌برد و درب سرای خویش را به‌صدا در می‌آورد. بعدها در ایران پس از اسلام نیز همین کار تکرار می‌شد و اگر در خانه‌ُ سادات و یا شخص خوش قدمی وجود داشت او این کار را می‌کرد، و هر سبزه‌ای که می‌توانست تا روز سیزدهم فروردین ماه تازه بماند‌، آن سبزه را به دشت می‌بردند و در کنار آب، می‌کاشتند تا آن گیاه به‌زندگی نباتی خویش ادامه دهد.
در پایان، ایرانیان چون باور داشتند که لحظه‌ی تحویل سال، روان درگذشتگانشان به خانه‌ی آن‌ها می‌آیند برای همین خانه را پاک می‌کردند (خانه تکانی) و در ورودی درب خانه، برگ‌های ؛آویشن؛ می‌ریختند تا هر مهمانی که وارد خانه می‌شود با کف پاهایش نیز کمی برکت(آویشن) به‌خانه‌ی آن‌ها بیاورد.

همه ساله بخت تو پیروز باد
شبان سیه بر تو نوروز باد

نویسنده :محسن میرآفتاب